یکی از نقاط عطف شخصیتی هکتور، در تفاوت رفتارش با دو زن در دو موقعیت متضاد دیده میشود.
در چین، با زنی زیبا روبهرو میشود که بهراحتی خود را در اختیارش میگذارد. هکتور مست میشود، اما در نهایت، بیآنکه اتفاقی بیفتد، خوابش میبرد. این تجربه برای او گیجکننده و شاید حتی وسوسهبرانگیز است.
بعد، در تماس تصویری با معشوقهاش، او را میبیند با لباسی تحریککننده، آماده برای رفتن به جایی ناشناس. شک در دلش میافتد—آیا عشقش هم ممکن است خیانت کند؟ آیا همه ما در معرض لغزشیم؟
و سرانجام، در آفریقا، وقتی زنی زیبا و مهربان در خلوت، لباس از تن بیرون میآورد، هکتور اینبار آگاهانه تصمیم میگیرد.
با نگاهی صادقانه و کلامی آرام میگوید:
«لباستو بپوش... فقط بیا برقصیم.»
نکتههای طلایی از فیلم Hector and the Search for Happiness
1. خیلی از آدمها فقط در آینده، خوشبختی را میبینند.
2. مقایسه کردن، دشمن خوشبختی است.
3. بعضی وقتها خوشبختی یعنی اینکه بدانی همهچیز درست پیش میرود.
4. خیلیها فکر میکنند که خوشبختی یعنی داشتن یک زندگی عالی و بدون مشکل.
5. خوشبختی واقعی از درون میآید، نه از بیرون.
6. گاهی اوقات ما نمیدانیم که واقعاً چه چیزی ما را خوشحال میکند.
7. نوستالژی دیگر آن چیزی نیست که قبلاً بود.
8. هیچوقت خماری، ارزش مستی شب قبل را ندارد.
9. مغز مثل حساب بانکیست، اگر زیادی خوشی قرض بگیری، فردا بیپولی احساسی میآید.
10. آدمها گاهی آنقدر درگیر یافتن خوشبختی میشوند که فراموش میکنند خوشبختی را زندگی کنند.
11. احساس مفید بودن، یکی از کلیدهای خوشبختیست.
12. وقتی کسی را عمیقاً دوست داری، خوشبختی او، خوشبختی توست.
۱۳ ، خوشبختی همه چیزه ، مقصد نیست ، مسیره
۱۴ ، خوشبخت بودن وظیفه ماست
۱۵ ، گاهی خوشبخت بودن یعنی ندانستن همه چیز
۱۶ ، خوشبختی یعنی دوست داشتن آزادانه چند نفر
- ۰۴/۰۱/۰۴